Windows Phone ،Windows Mobile ،Pocket PC ،Windows CE و حالا اندروید؛ مایکروسافت چهارسال پس از کنار گذاشتن ویندوزفون و خداحافظی با دنیای موبایل، اکتبر ۲۰۱۹ از محصولی متفاوت با قابلیت‌های موبایل و سیستم‌عامل اندروید پرده برداشت؛ سرفیس دوئو، محصولی ۱۴۰۰ دلاری که مایکروسافت با تمام توان از نسبت‌دادن عبارت «گوشی هوشمند» بدان پرهیز می‌کند!
 

مایکروسافت می‌گوید سرفیس دوئو می‌تواند با نمایشگر دوگانه‌اش، حس آشنای چندوظیفگی و بهره‌وری را به دنیای موبایل بیاورد. به باور مایکروسافت، گوشی سرفیس با طراحی نوآورانه، مجموعه‌ی ابزارهای Microsoft 365 و اپ‌های اندروید، دریچه‌ای به‌سوی فرصت‌های جدید بگشاید؛ اما آیا واقعا چنین است؟ آیا گوشی مایکروسافت در عمل هم می‌تواند کارآمد باشد؟

طراحی و کیفیت ساخت سرفیس دوئو مایکروسافت

مایکروسافت شکل کنونی گوشی‌های هوشمند را برای بهره‌وری و چندوظیفگی مناسب نمی‌داند و می‌گوید براساس پژوهش‌های اخیرش، بهره‌وری کاربران با استفاده از چند نمایشگر، ۹ تا ۵۰ درصد افزایش می‌یابد؛ بنابراین ردموندی‌ها با ایده‌ی نمایشگر دوگانه در سرفیس دوئو می‌خواهند حس‌وحال چندوظیفگی کامپیوترهای دسکتاپ را به دنیای گوشی‌های هوشمند بیاورند؛ هرچند که تمایلی ندارند عنوان «گوشی هوشمند» را به سرفیس دوئو نسبت دهند و آن را پیش‌از هرچیز، یک «سرفیس» می‌دانند. 



ارگونومی دستگاهی جیبی با نمایشگر دوگانه اهمیت بسیار زیادی دارد و خوشبختانه نسل نخست سرفیس دوئو در این زمینه تا حدود زیادی امیدوارکننده ظاهر می‌شود. در حالت تاشده، سرفیس دوئو با ابعاد ۹۳٫۳ × ۱۴۵٫۲ میلی‌متری‌اش تنها ۲۰ درصد از شناسنامه‌های جدید بزرگ‌تر است و به‌لطف بدنه‌ی فوق‌العاده باریکش در جیب شلوارهای جین هم بدون دردسر جای می‌گیرد؛ ضخامت سرفیس دوئو در حالت تاشده و باز به‌ترتیب به ۹٫۹ و ۴٫۸ میلی‌متر می‌رسد که با ضخامت ۱۶٫۸ و ۶٫۹ میلی‌متری گلکسی زد فولد ۲ به هیچ‌وجه قیاس‌پذیر نیست. سرفیس دوئو با وزن ۲۵۰ گرمی‌‌اش از همتای ۲۸۲ گرمی کره‌ای خود بهتر ظاهر می‌شود. 

سرفیس دوئو باریک، سبک و جذاب است

در حالت تاشده از ماژول دوربین یا الگوی به‌خصوصی روی بدنه خبری نیست و تنها لوگوی مایکروسافت روی سطح دستگاه خودنمایی می‌کند. بدنه‌ی سرفیس دوئو براق است؛ اما رنگ سفیدش آثار انگشت و چربی را چندان نمایان نمی‌کند. اگر سخت‌گیری و نکته‌سنجی را کنار بگذاریم، کیفیت ساخت سرفیس دوئو حس‌وحال بسیار خوبی انتقال می‌دهد. پوشش پشت و نمایشگر دستگاه، هر دو از جنس Gorilla Glass 5 هستند. بخش لولا و لبه‌های دو نمایشگر در محل اتصال جنسی فلزی دارد؛ اما سایر لبه‌های دستگاه با پلاستیک پوشانده شده‌اند.

برخلاف دستگاه‌های دیگر، پنل‌های شیشه‌ای پشت و جلوی سرفیس دوئو، هم‌سطح با فریم نیستند و در عوض روی فریم قرار گرفته‌اند، به‌همین دلیل شکافی بین پنل‌ها و فریم وجود دارد که اولا محل تجمع گردوغبار است، ثانیا به‌گونه‌ای به‌نظر می‌رسد که گویی می‌تواند با ناخن، پنل‌ها را از بدنه جدا کرد.

تیم طراحی سرفیس پیش‌تر با کیک‌استند سرفیس پرو، لولای Zero Gravity سرفیس استودیو و لولای گسترده‌‌شونده‌ی Fulcrum در سرفیس‌بوک ثابت کرده‌اند که مهندسی لولا را بسیار خوب می‌فهمند و اکنون با لولای سرفیس دوئو بار دیگر بر توانایی‌شان صحه گذاشته‌اند؛ نمایشگر بدون هیچ‌گونه صدا، اصطکاک یا مقاومت خاصی حول محور لولا می‌چرخد و روی سطح نمایشگر دیگر می‌نشیند؛ البته می‌توان دو نمایشگر را در هر زاویه‌ای بین صفر تا ۳۶۰ درجه نگه داشت و سرفیس دوئو را در شکل‌های مختلف استفاده کرد؛ چیزی که مایکروسافت Posture می‌نامد، صحبت در مورد Posture-ها را به قسمت نرم‌افزار موکول می‌کنیم.

یکی از اصلی‌ترین پیش‌نیازها برای رسیدن به تجربه‌ی چندوظیفگی بهتر، صفحه‌نمایش عریض است؛ چراکه باید تا حد ممکن، محتوای بیشتری مقابل چشمان کاربر باشد و همین موضوع نقطه‌ی آغاز مصالحه‌های مایکروسافت به‌شمار می‌آید. ردموندی‌ها از دو نمایشگر ۵٫۶ اینچی با نسبت تصویر ۴:۳ در سرفیس دوئو استفاده کرده‌اند که در حالت بازشده، در مجموع نمایشگر ۸٫۱ اینچی مرتفعی با نسبت تصویر ۳:۲ ایجاد می‌کنند؛ بنابراین دستگاه در حالت تاشده، عرض بسیار زیادی دارد و به‌خصوص هنگام مکالمه، تجربه‌ی جالبی را به‌عنوان یک گوشی ارائه نمی‌دهد.

با گشودن سرفیس دوئو و روشن‌کردن صفحه‌نمایش، پیش از شکاف بین دو نمایشگر، حاشیه‌های قطور بالا و پایین به چشم می‌آیند، مایکروسافت دلیل وجود چنین حاشیه‌هایی را جلوگیری از لمس تصادفی در حالت استفاده‌ی عمودی عنوان می‌کند، در دنیای گوشی‌های هوشمند تمام‌صفحه و بدون حاشیه، بهانه‌ی ردموندی‌ها را نامعقول می‌دانیم و امیدواریم که در سرفیس دوئو ۲ شاهد باریک‌تر شدن حاشیه‌ها باشیم.


گذشته از قطر حاشیه‌ها، شکاف بین دو نمایشگر به‌اندازه‌‌ای فاحش نیست که باعث آزارتان در کاربری‌های تعریف‌شده برای سرفیس دوئو شود و به‌اندازه‌ای هم باریک نیست که ایده‌ی وب‌گردی تمام‌صفحه به‌خصوص در حالت افقی، مضحک به‌نظر نرسد!

شاید با شکاف بین دو نمایشگر کنار بیاییم؛ اما با حاشیه‌ها و عرض زیاد آن‌ها، نه! پافشاری مایکروسافت بر طراحی باریک‌تر و باریک‌تر سرفیس دوئو، در بخش‌های متعددی دامن‌گیرش می‌شود؛ کامپیوتر جیبی ردموندی‌ها تنها یک دوربین در بطن خود دارد که از آن هم به‌عنوان دوربین سلفی و هم دوربین پشتی استفاده می‌کند و از آنجا که ماژول دوربین درون بدنه‌ی به ضخامت ۴٫۸ میلی‌متر قرار دارد، حتی روی کاغذ هم نمی‌توانیم انتظار عکس‌های جذابی داشته باشیم.


مهندسان مایکروسافت، فلش LED نسبتا بزرگی را نیز کنار دوربین کار گذاشته‌اند که به‌شدت به جذابیت بصری سرفیس دوئو آسیب می‌رساند؛ درکمال تعجب با باز کردن دستگاه، آیکون میان‌بری برای روشن‌کردن فلش LED در یکی از نمایشگرها به‌نمایش درمی‌آید که کاربری دیگری غیر از نابینا ساختن فرد برای آن متصور نیستیم!

کلیدهای کنترل صدا و پاور در لبه‌ی نمایشگر سمت راست قرار دارند و بازخورد مناسبی به‌فشرده‌شدن نشان می‌دهند. با وجود بهره‌گیری از نمایشگر AMOLED، حسگر اثر انگشت سرفیس دوئو زیر پنل قرار ندارد و ردموندی‌ها آن را در لبه‌ی دستگاه جای داده‌اند؛ البته حسگر اثر انگشت با کلید پاور یکپارچه نیست و سرعت شناسایی هم‌سطحی با دستگاه‌های دیگر ارائه نمی‌دهد.


سرفیس دوئو به‌اندازه‌ی دستگاه‌هایی با نمایشگر تاشدنی حس شکنندگی و آسیب‌پذیری القا نمی‌کند؛ اما طراحی آن به‌اندازه‌ای مستحکم و پوشیده نیست که شرایط دریافت گواهی IP باشد. از سوی دیگر گزارش‌هایی درباره‌ی تَرَک‌خوردن فریم پلاستیکی دستگاه به‌ویژه در نواحی اطراف لولاها و پورت شارژ منتشر شده است؛ بنابراین چنانچه از معدود خریداران گوشی مایکروسافت هستید، بامپر موجود درون جعبه را استفاده کرده و از هرگونه بی‌احتیاطی پرهیز کنید.

صفحه‌نمایش و اسپیکر سرفیس دوئو مایکروسافت

سرفیس دوئو ترکیبی از دو نمایشگر ۵٫۶ اینچی AMOLED با وضوح ۱۸۰۰ × ۱۳۵۰ پیکسل، نرخ نوسازی ۶۰ هرتز و نسبت‌تصویر ۴:۳ را استفاده می‌کند که در کنار هم، با صرف‌نظر از شکاف بین‌شان، نمایشگر یکپارچه‌ی ۸٫۱ اینچی با وضوح ۲۷۰۰ × ۱۸۰۰ پیکسل، نسبت‌تصویر ۳:۲ و تراکم‌ پیکسلی بسیار خوب ۴۰۱ پیکسل‌براینچ را ایجاد می‌کنند. نسبت‌های تصویر ۴:۳ در حالت تکی و ۳:۲ در حالت دوتایی سرفیس دوئو به‌ترتیب برای تبلت‌ها و لپ‌تاپ‌ها مناسب هستند، از همین رو استفاده از دستگاه به‌ویژه در حالت گوشی، حس ناخوشایندی ایجاد می‌کند؛ چرا که به‌سختی می‌‌توان انگشت شست را به لبه‌ی دیگر نمایشگر رساند.

نمایشگرهای سرفیس دوئو از قلم‌های سرفیس نیز پشتیبانی می‌کنند؛ اما دستگاه نه با قلم عرضه می‌شود و نه طبیعتا محلی برای نگه‌داری قلم در دل خود دارد. متأسفانه ما قلم سرفیس را برای بررسی عملکرد آن روی نمایشگرهای سرفیس دوئو دراختیار نداشتیم.

گذشته از شکایتمان از نسبت‌تصویر عریض و نرخ نوسازی ۶۰ هرتزی نمایشگر دوگانه‌ی سرفیس دوئو، عملکرد آن در زمینه‌ی نمایش رنگ‌ها و سطح روشنایی، در ردیف بهترین‌های دنیای موبایل قرار می‌گیرد. بررسی سرفیس دوئو مایکروسافت نشان می‌دهد که دو نمایشگر دستگاه عملکرد بسیار نزدیکی دارند؛ روشنایی حداکثری نمایشگر سمت چپ در حالت دستی و خودکار به‌صورت میانگین به مقادیر ۷۸۰ و ۷۷۷ نیت می‌رسد؛ درحالی‌که برای نمایشگر سمت راست اعداد به‌دست‌آمده، ۷۸۴ و ۷۸۸ نیت هستند. با این سطح از روشنایی بیشینه، سرفیس دوئو در زیر نور آفتاب خوانایی بسیار خوبی دارد.

رفتار نزدیک دو نمایشگر با رنگ‌های بسیار دقیق و روشنایی زیاد . متأسفانه سرفیس دوئو در زمینه‌ی حداقل روشنایی نمایشگر، مقابل بهترین دستگاه‌های بازار حرفی برای گفتن ندارد. ما روشنایی حداقلی نمایشگر سمت چپ و راست را به‌ترتیب ۵٫۳ و ۵٫۸۲ نیت به‌دست آوردیم؛ بنابراین استفاده از دستگاه در محیط‌های تاریک، کمی آزاردهنده خواهد بود.


سرفیس دوئو در بحث دقت، دما و پوشش فضاهای رنگی، یکی از بهترین دستگاه‌هایی است که تاکنون بررسی کرده‌ایم. گوشی مایکروسافت در تنظیمات نمایشگر، دو پروفایل رنگی Vivid و sRGB را دراختیار کاربر می‌گذارد که به‌ترتیب فضای رنگی گسترده‌ی DCI P3 و sRGB را به‌صورت کامل پوشش می‌‌دهند.

انداز‌ه‌گیری‌های ما نشان می‌دهد که هر دو نمایشگر سرفیس دوئو رفتار بسیار مشابهی را در زمینه‌ی نمایش رنگ‌ها دارند. پرچم‌دارهای شاخص بازار در نمایش رنگ‌های DCI P3 دچار خطا می‌شوند و به سردی گرایش می‌یابند؛ اما سرفیس دوئو چنین نیست و در هر دو فضای sRGB و DCI P3 رنگ‌ها را با دقت عالی و دمایی نزدیک به وضعیت خنثی به‌نمایش می‌گذارد. در بحث رنگ‌ها، تنها شکایت ما از سرفیس دوئو، به تمایل نمایشگر سمت چپ به سرخی در نمایش رنگ سفید بازمی‌گردد؛ موردی که پیش‌تر بارها در دستگاه OLED دیگر نیز تجربه کرده‌ایم.

شکاف باریکی در لبه‌ی بالایی نمایشگر سمت چپ وجود دارد که از اسپیکر تک‌کاناله‌ی سرفیس دوئو میزبانی می‌کند. متأسفانه این اسپیکر عملکرد بسیار بدی دارد، در حجم حداکثر، بلندی صدا کافی نیست و نویز و اعوجاج به‌ویژه در تولید صداهای فرکانس‌بالا بسیار افزایش می‌یابد. سرفیس دوئو هرچه در زمینه‌ی تصویر مطلوب عمل می‌کند، در زمینه‌ی صدا ناامیدکننده ظاهر می‌شود. از جک هدفون نیز خبری نیست؛ چراکه مایکروسافت می‌خواهد شما را به خرید سرفیس ایربادز ترغیب کند!

دوربین سرفیس دوئو مایکروسافت

دوربین بخشی است که بیشترین آسیب را از طراحی منحصربه‌فرد و باریک سرفیس دوئو خورده است؛ درحالی‌که عکس‌های فاش‌شده از نمونه‌های اولیه‌ی سرفیس دوئو، وجود دوربین پشتی مجزا را نشان می‌داد، محصول نهایی تنها از یک ماژول ۱۱ مگاپیکسلی به‌عنوان دوربین جلو و پشت بهره می‌برد که درون کالبدی به باریکی ۴٫۸ میلی‌متر قرار دارد؛ بنابراین در دنیایی با گوشی‌های هوشمند ۱۰۰ مگاپیکسلی و برآمدگی ۵ میلی‌متری دوربین، حتی روی کاغذ هم نمی‌توان امید چندانی به تجربه‌ی عکاسی سرفیس دوئو داشت!



ردموندی‌ها از دوربین تکی ۱۱ مگاپیکسلی با لنز f/2.0 در سرفیس دوئو استفاده کرده‌اند و این دوربین به‌همراه فلش LED بزرگ کنارش تمام آن چیزی است که برای عکاسی، فیلم‌برداری، برقراری تماس تصویری یا ثبت عکس‌های پرتره دراختیار دارید. متأسفانه از حالت Night برای بهبود عکس‌های شب خبری نیست؛ اما گوشی سرفیس امکان فیلم‌برداری 4K با نرخ ۶۰ فریم‌برثانیه را دراختیارتان قرار می‌دهد.

دوربین ناکارآمد؛ بهای طراحی بسیار باریک و شکل منحصربه‌فرد سرفیس دوئو

پیش‌از آنکه از کیفیت عکس‌ها صحبت کنیم، بهتر است که کمی از دردسرهای دسترسی به دوربین بگوییم. دوربین سرفیس دوئو روی لبه‌ی بالایی نمایشگر سمت راست قرار دارد؛ دو سناریو را در نظر بگیرید:

عکاسی سلفی:سرفیس دوئو را باز می‌کنیم، اپ دوربین را اجرا می‌کنیم و به حالت عکاسی سلفی می‌رویم و عکس دلخواه را از خود می‌گیریم.

عکاسی از سوژه‌ی دیگر: سرفیس دوئو را باز می‌کنیم، اپ دوربین را اجرا می‌کنیم، گوشی را برعکس تا می‌کنیم، دوربین را به‌سمت سوژه گرفته و عکس دلخواه را می‌گیریم.

شاید عکاسی سلفی چندان دشوار نباشد؛ اما عکاسی از سوژه‌های دیگر چالش‌هایی را به‌همراه دارد؛ چرا که بسیاری از مواقع، سرفیس دوئو در تشخیص مقصود کاربر دچار خطا می‌شود و با چرخاندن دستگاه، اپ دوربین را به نمایشگر دیگر انتقال نمی‌دهد. بدین‌ترتیب شما می‌مانید و چندین بار تکان دادن و چرخاندن سرفیس به‌امید ثبت عکس؛ به‌طوری که گاهی در نهایت لحظه‌ی مناسب را برای عکاسی از سوژه از دست می‌دهید.

برای عکاسی بی‌دردسر، باید در ابتدای کار، به‌صورت دستی اپ دوربین سرفیس دوئو را به نمایشگر سمت راست انتقال دهید و سپس گوشی را برعکس تا کنید.

جزئیات، HDR و رنگ‌ها در عکس نمونه سرفیس دوئو

تک دوربین سرفیس دوئو رنگ‌های واقع‌گرایانه‌ای تولید می‌کند؛ اما در باقی زمینه‌ها ناامیدکننده ظاهر می‌شود. گستره‌ی دینامیکی بسیار محدود، نویز زیاد و جزئیات اندک در عموم عکس‌های این دستگاه گران‌قیمت به‌چشم می‌آید.
 

عکس نمونه سرفیس دوئو در نور کم

در سرفیس دوئو از حالت Night برای ارتقاء تجربه‌ی عکاسی در شب خبری نیست و آنچه دوربین ۱۱ مگاپیکسلی دستگاه ثبت می‌کند، بسیار سافت، تاریک و عاری از جزئیات چشم‌گیر است. عملکرد فوکوس خودکار سرفیس دوئو در تاریکی با کُندی بسیاری مواجه می‌شود.

فیلم‌برداری سرفیس دوئو

براساس بررسی سرفیس دوئو ، گوشی هوشمند مایکروسافت قابلیت فیلم‌برداری 4K60 و 4K30 با بیت‌ریت ۴۲ مگابیت‌برثانیه، 1080p60 با بیت‌ریت ۱۸ مگابیت‌برثانیه و 1080p30 با بیت‌ریت ۱۹ مگابیت‌برثانیه را دارد. ویدئوهای 4K رنگ‌های چشم‌نواز و جزئیات مناسبی دارند؛ اما به‌نظر می‌رسد که دستگاه چندان در حذف لرزش‌ها موفق عمل نمی‌کند. ویدئوهای 1080p سرفیس دوئو از نظر سطح جزئیات و شفافیت یک سروگردن از ویدئوهای 4K پایین‌تر هستند.

نرم‌افزار و تجربه کاربری سرفیس دوئو مایکروسافت

اندروید به‌صورت سیستمی، سازوکار مناسب و بهینه‌ای برای چندوظیفگی روی صفحات بزرگ ندارد؛ بنابراین هر تلاشی که تاکنون از سوی سایر شرکت‌ها برای پیاده‌سازی چنین سازوکاری روی اندروید صورت گرفته، نتیجه‌ی منسجم و تجربه‌ی یکپارچه‌ای در بر نداشته است؛ به‌عنوان مثال گلکسی زد فولد ۲ امکان اجرای چندین اپ کنار هم و اپ‌های شناور را دارد؛ اما با لمس کلید اپ‌ها اخیر، تمام آن‌ها را در قالب کارت‌های مجزا خواهید دید!


مایکروسافت برای دور زدن مشکل یکپارچگی در دنیای اندروید، استفاده از دو نمایشگر مجزا از هم را پیشنهاد می‌دهد؛ بدین‌ترتیب دو اپ کنار هم و در عین حال، مجزا از هم اجرا می‌شوند و اجرای هم‌زمان آن‌ها با رفتار کنونی اندروید تناقضی ندارد. با کامپیوترهای دسکتاپ روز و شبمان بین پنجره‌های مختلف می‌گذرد؛ بنابراین چنانچه ردموندی‌ها بتوانند با نمایشگر دوگانه‌ی سرفیس دوئو تجربه‌ی مشابهی را به‌وجود آورند، می‌توان به چندوظیفگی در دنیای موبایل نگاه جدی‌تری داشت.

اندروید گوگل به‌سبک مایکروسافت؛ ایده‌ای جذاب برای بهره‌وری. مایکروسافت حالت‌های مختلف استفاده از سرفیس دوئو را Posture‌ می‌نامند و آن‌ها را به ۶ دسته‌ی حالت کتاب، حالت نگارش، حالت عمودی دوگانه، حالت تک‌نمایشگر، حالت چادر و حالت نیم‌نگاه طبقه‌بندی می‌کند.

حالت کتاب

طبیعی‌ترین حالت به‌دست‌گرفتن سرفیس دوئو که بلافاصله پس از باز کردن دستگاه تجربه می‌کنید. در حالت کتاب می‌توانید دو اپ مستقل را کنار هم باز کنید یا یک اپ را با سوایپ از لبه‌ی پایین و نگه‌داشتن در مجاورت لولا، روی هر دو نمایشگر گسترش دهید. مایکروسافت اجازه‌ی درگ و دراپ تصاویر و متن بین دو اپ را نیز می‌دهد؛ اما هر اپلکیشینی از آن پشتیبانی نمی‌کند؛ به‌عنوان مثال برخلاف OneDrive نمی‌توان از Photos گوگل تصویری را به Word دراپ کرد. در حالت کتاب چنانچه، لینکی را روی یک صفحه لمس کنید، محتوای آن در صفحه‌ی دیگر به‌نمایش درمی‌آید تا پیوستگی تجربه‌ی کنونی‌تان دچار اختلال نشود.


عموم اپ‌های خود مایکروسافت و پاره‌ای دیگر همچون Kindle‌ آمازون یا Play Books گوگل استفاده‌ی بهینه‌ای از ویژگی گسترش روی دو نمایشگر دارند؛ به‌عنوان مثال اپ دوربین در یک صفحه تصاویر و در صفحه‌ی دیگر منظره‌یاب را نشان می‌دهد، Outlook در یک صفحه فهرست ایمیل‌ها و در صفحه‌ی دیگر متن ایمیل‌ها را به‌نمایش می‌گذارد و در صورت لمس گزینه‌ی Forward، متن ایمیل اولیه را به صفحه‌ی دیگر انتقال می‌دهد تا راحت‌تر به آن پاسخ دهید، مایکروسافت تیمز در یک صفحه فهرست مکالمات و در صفحه‌ی دیگر رشته‌ی مکالمات با افراد را نشان می‌دهد.  


در حالت کتاب می‌توانید روی یک صفحه مطالعه و روی صفحه‌ی دیگر یادداشت برداری کنید، کتاب‌ها را در حالت طبیعی (دو صفحه‌ای) مطالعه کنید (اپ‌های ایرانی مثل طاقچه و فیدیبو با این ویژگی سازگار نیستند)، روی یک صفحه تقویم را باز کرده و روی صفحه‌ی دیگر، وظایفتان را در اپ To Do یادداشت کنید یا حتی چنانچه مانند ما در زمینه‌ی محتوا فعالیت دارید، در یک صفحه Google Analytics و در صفحه‌ی دیگر، سایتتان را اجرا کنید تا بهتر از قبل، حواستان به آمار بازدیدها باشد؛ حتی می‌توانید با اجرای هم‌زمان اسنپ و تپسی، با سرعت بیشتری به مقصدتان برسید!

حالت نگارش

حالت نگارش (Compose Mode)، سرفیس دوئو را به یک مینی لپ‌تاپ بدل می‌سازد، در این حالت کیبورد پیش‌فرض دستگاه به یکی از دو صفحه انتقال می‌یابد و صفحه‌ی دیگر به‌صورت کامل در دسترس اپلیکیشنی قرار می‌گیرد که داخل آن باید متنی را تایپ کنید؛ اپلیکیشن‌های Office و Outlook از حالت نگارش پشتیبانی می‌کنند، صرفا باید آن‌ها را روی دو صفحه گسترش داده و دستگاه را به‌صورت عمودی نگه دارید. سرفیس دوئو از نسخه‌ی ویژه‌ی SwiftKey مایکروسافت بهره می‌گیرد که حالت‌هایی همچون کیبورد دو تکه یا شناور را در اختیار کاربر قرار می‌دهد.
 


متأسفانه SiwftKey روی سرفیس دوئو باگ‌های آزاردهنده‌ای دارد؛ به‌عنوان مثال گاهی اوقات با چرخاندن صفحه در حالت نگارش، کیبورد از کار می‌افتد یا دستورها را حین تایپ با تأخیر متوجه می‌شود. از سوی دیگر، کیبوردهایی همچون GBoard گوگل سازگاری مناسبی با فرم‌فکتور منحصربه‌فرد سرفیس دوئو ندارند. 

در حالت نگارش، چنانچه سرفیس دوئو را روی میز قرار دهید، می‌توانید حین حضور در جلسات آنلاین طولانی، بازی ساده‌ای را نیز روی صفحه‌ی دیگر اجرا کنید تا از سررفتن حوصله‌تان جلوگیری کند.


چنانچه از کاربران GamePass Ultimate باشید، می‌توانید به‌کمک سرویس xCloud بالغ‌بر ۵۰ بازی ایکس‌باکس را با کنترلر مجازی روی یکی از نمایشگرها بازی کنید و تجربه‌ای مشابه نینتندو DS روی سرفیس دوئو مایکروسافت داشته باشید.

حالت عمودی دوگانه

اپ‌هایی مانند Photos گوگل، کروم یا حتی مرورگر مایکروسافت اج از ویژگی گسترش روی دو نمایشگر به‌درستی استفاده نمی‌کنند و با گستردن آن‌ها روی دو صفحه به‌ویژه در حالت افقی، شکاف موجود بین نمایشگرها به تجربه‌ی کاربر آسیب می‌رساند. ردموندی‌ها در مورد چنین اپ‌هایی، استفاده از حالت عمودی دوگانه را پیشنهاد می‌دهند؛ بدین ترتیب که پس از گسترش اپ‌ها روی دو نمایشگر، سرفیس را به حالت عمودی بچرخانید. 

حالت عمودی دوگانه به کاربر اجازه می‌دهد تا در حالت عمودی از ارتفاع بلند نمایشگر بیشترین بهره را بگیرد و تجربه‌ی فراگیری را در مواردی همچون شبکه‌های اجتماعی و صفحات طولانی وب داشته باشد.


ما از کار با اسپاتیفای نیز در حالت عمودی دوگانه تجربه‌ی جالبی داشتیم، این اپ در حالت یادشده کلیدهای کنترلی و موسیقی در حال پخش را به نوار عمودی باریکی در لبه‌ی نمایشگر انتقال داده و باقی سطح نمایشگر را برای گشت‌وگذار بین آلبوم‌ها اختصاص می‌دهد.

حالت تک‌نمایشگر

همان‌طور که از نامش نیز برمی‌آید، حالت تک‌نمایشگر به استفاده از سرفیس دوئو به‌عنوان گوشی هوشمند عادی بازمی‌گردد. با تا کردنِ برعکس و برگرداندن یکی از نمایشگرها به پشت دستگاه، روی کاغذ می‌توان سرفیس دوئو را به‌عنوان یک گوشی هوشمند عادی نیز به‌کار گرفت؛ اما نسبت تصویر ۴:۳ و عرض زیاد نمایشگر باعث می‌شود تا سرفیس دوئو به‌عنوان گوشی هوشمند، ارگونومی مناسبی نداشته باشد، به‌طوری‌که به‌سختی می‌توان انگشت شست را به لبه‌ی دیگر نمایشگر رساند یا دستگاه را در مجاورت گوش برای برقراری تماس نگه داشت.


در حالت تک‌نمایشگر، سرفیس دوئو باید حین چرخاندن گوشی به کاربر پیشنهاد دهد که با دو بار لمس نمایشگر دیگر، کار خود را در آن ادامه دهد؛ اما این ویژگی در واقعیت عملکرد صحیح و پایداری ندارد و گاهی سرفیس دوئو متوجه مقصود کاربر نمی‌شود. مشکل یادشده را پیش‌تر درباره‌ی عکاسی نیز شرح داده بودیم. 

حالت چادر

یکی از جذاب‌ترین حالت‌های استفاده از سرفیس دوئو، چادر (Tenet) نام دارد. در این حالت با تا کردن برعکسِ دستگاه و به‌کارگیری یکی از نمایشگرها به‌عنوان پایه، می‌توان ساعت‌ها با سرفیس دوئو به تماشای فیلم پرداخت؛ البته به‌شرطی که با نوار‌های مشکی قطور بالا و پایین ناشی از نسبت تصویر ۴:۳ نمایشگر مشکلی نداشته باشید. 

صرف‌نظر از تماشای ویدئو، از حالت چادر می‌توان برای برقراری تماس‌های تصویری طولانی نیز استفاده کرد تا بدین‌ترتیب از درد مچ دست و گردن جلوگیری به عمل آورد.

حالت نیم‌نگاه

فقدان چراغ اعلانات یا نمایشگر بیرونی یکی از ضعف‌های طراحی سرفیس دوئو به‌شمار می‌آید، مایکروسافت برای جبران این ضعف، حالت نیم‌نگاه (Peek Mode) را پیشنهاد می‌دهد؛ بدین‌مفهوم که با گشودن اندک سرفیس دوئو، در بخش کوچکی از لبه‌ی نمایشگر، ساعت، تاریخ و اعلانات به‌نمایش درمی‌آید.


حالت‌هایی که ردموندی‌ها برای استفاده از سرفیس دوئو در نظر گرفته‌اند، حتی در دنیای واقعی نیز جذاب و کاربردی هستند، در طول بررسی سرفیس دوئو، بارها خود را در موقعیتی می‌یافتیم که تجربه‌ی آن در دنیای گوشی‌های هوشمند عادی کلافه‌مان می‌کند. پاسخ به ایمیل‌ها، مطالعه، تعیین وظایف روزانه، وب‌گردی، همه‌وهمه با سادگی بیشتری صورت می‌گیرند؛ البته مادامی‌که با باگ‌های نرم‌افزاری دست‌به‌گریبان نشوید و متأسفانه سرفیس دوئو در وضعیت کنونی، مملو از باگ است.

با باگ‌های نرم‌افزاری سرفیس دوئو می‌توان یک کتاب در قطع جیبی نوشت!تأخیر و اختلال در دریافت و درک دستورهای لمسی، از کار افتادن کیبورد یا حتی کل رابط کاربری و نمایش معیوب فهرست اپ‌ها از جمله‌ی باگ‌های نرم‌افزاری سرفیس دوئو به‌شمار می‌آیند که متأسفانه در تجربه‌ی کاربری روزمره به دفعات با آن‌ها مواجه می‌شویم. خبر بدتر اینکه ردموندی‌ها تلاش چندانی برای رفع باگ‌های متعدد سرفیس دوئو نداشته‌اند، پس از گذشت بیش از ۹ ماه از عرضه‌ی دستگاه، در شرایطی که حتی دستگاهی اقتصادی و قدیمی مثل گلکسی A30 به‌روزرسانی اندروید ۱۱ را دریافت کرده، محصول ۱۴۰۰ دلاری مایکروسافت کماکان با اندروید ۱۰ و انبوهی از باگ‌ها دست‌به‌گریبان است؛ موضوعی که ما را از تعهد مایکروسافت نسبت به کاربرانش ناامید می‌سازد.


مایکروسافت از جمله‌ی معدود شرکت‌هایی است که می‌تواند مجموعه‌ای از سرویس‌های کارآمد را در تمامی زمینه‌ها دراختیار کاربر قرار دهد؛ از سرویس نقشه و ایمیل گرفته تا تقویم و پیام‌رسان، ابزار یادآور و مجموعه‌ی ویرایش اسناد، شما می‌توانید به تمامی سرویس‌های مایکروسافت روی دستگاه اندرویدی این شرکت دسترسی داشته باشید یا حتی به‌دلخواه خود، آن‌ها را با نمونه‌های دیگر از گوگل جایگزین کنید. سرفیس دوئو به‌کمک Your Phone پل ارتباطی کارآمدی نیز با کامپیوتر ویندوزی‌تان خواهد داشت. امیدواریم که ردموندی‌ها از ظرفیت‌های سرفیس دوئو نهایت استفاده را ببرند.

عملکرد، تجربه بازی و باتری سرفیس دوئو مایکروسافت

سرفیس دوئو تقریبا هم‌زمان با گلکسی زد فولد ۲ معرفی و روانه‌ی بازار شد؛ اما تراشه‌ی آن یک نسل از رقیب کره‌ای قدیمی‌تر است؛ گوشی تاشدنی ردموندی‌ها از تراشه‌ی ۷ نانومتری اسنپ دراگون 855 قدرت می‌گیرد که براساس اعلام کوالکام، بالغ‌بر ۲۰ درصد عملکرد CPU‌ و GPU-محور ضعیف‌تری در مقایسه‌با اسنپ دراگون 865 به‌کاررفته در گلکسی زد فولد ۲ به‌نمایش می‌گذارد. 


صرف‌نظر از ضعف تراشه، سرفیس دوئو در زمینه‌ی رم نیز در سطح پایین‌تری نسبت به گلکسی زد فولد ۲ قرار می‌گیرد؛ برای دستگاهی که با ادعای ارتقاء چندوظیفگی در دنیای موبایل به‌فروش می‌رسد، بهره‌گیری از ۶ گیگابایت رم LPDDR4X پذیرفتنی نیست؛ درحالی‌که رقیب کره‌ای از ۱۲ گیگابایت رم سریع‌تر و کم‌مصرف‌ترِ LPDDR5 استفاده می‌کند. ما در عمل نیز ضعف سرفیس دوئو در زمینه‌ی رم را با بارگذاری مجدد اپ‌ها حین جابه‌جایی بین آن‌ها شاهد بودیم.

سرفیس دوئو در دو مدل ۱۲۸ و ۲۵۶ گیگابایتی با رم ۶ گیگابایتی به‌فروش می‌رسد و مطابق‌انتظار در آن از درگاه کارت حافظه خبری نیست.  سرفیس دوئو بالغ‌بر ۳۰ درصد در نرخ خواندن و ۸۸ درصد در نرخ نوشتن داده‌ها، ضعیف‌تر از گلکسی زد فولد ۲ عمل می‌کند؛ موضوعی که در مواردی همچون نصب اپ‌ها به‌چشم می‌آید.

در بنچمارک‌های Offscreen که وضوح نمایشگر تأثیری بر نتیجه ندارد، سرفیس دوئو بالغ‌بر ۶۰ درصد در پردازش‌های گرافیکی و ۱۰ درصد پردازش‌های CPU-محور ضعیف‌تر از گلکسی زد فولد ۲ عمل می‌کند و عملکرد کلی آن در کاربری‌های روزمره نیز با اختلافی ۲۵ درصدی از رقیب کره‌ای جا می‌ماند؛ اما در بنچمارک‌های Onscreen وضعیت فرق می‌کند.

نسبت‌تصویر عریض سرفیس دوئو در حالت تک‌نمایشگر کارایی بیشتری درمقایسه‌با نمایشگر دوم باریک و کشیده‌ی گلکسی زد فولد ۲ دارد و این موضوع پردازنده‌ی گرافیکی را در اجرای بازی‌ها به‌اندازه‌ی دستگاهی همچون گلکسی زد فولد ۲ درگیر نمی‌کند. در آزمون‌های Onscreen بنچمارک GFXBench مشاهده می‌کنید که سرفیس دوئو در حالت تک‌نمایشگر نرخ فریم بالاتری درمقایسه‌با گلکسی زد فولد ۲ ثبت کرده است.

بنچمارک‌ها عموما در بازه‌ی زمانی کوتاهی دستگاه را تحت‌فشار قرار می‌دهند؛ بنابراین نمی‌توانند به‌طور دقیق عملکرد آن در بازه‌های زمانی طولانی‌تر را اندازه بگیرند.

آزمون استرس ۲۰ دقیقه‌ای 3DMark Wild Life Extreme محتوای گرافیکی سنگینی با وضوح ۲۱۶۰ × ۳۸۴۰ پیکسل را رندر می‌کند و با وضوح صفحه‌نمایش دستگاه به‌تصویر می‌کشد.  سرفیس دوئو در حالت تک‌‌نمایشگر عملکرد پایداری دارد؛ اما در حالت دو نمایشگر، ۲۶ درصد از عملکرد آن افت می‌کند. در هر دو حالت بدنه‌ی دستگاه به مقدار بسیار زیاد ۴۶ درجه‌ی سانتی‌گراد می‌رسد.

جمع‌بندی و مقایسه سرفیس دوئو مایکروسافت با رقبا

سرفیس دوئو ایده‌های فوق‌العاده جذابی در دل خود دارد و حداقل در فُرم کنونی اندروید، چشمه‌ای از چندوظیفگی واقعی را در دنیای موبایل به‌نمایش می‌گذارد و حتی کلیت طراحی آن نیز حس‌وحال بسیار جذابی دارد؛ دریغ که این ایده‌ها و طراحی جذاب، در دل انبوهی از باگ‌های نرم‌افزاری و نقص‌های ساختاری مدفون است. از اختلال و کندی در بازخورد لمسی و باگ‌های نرم‌افزاری متعدد گرفته تا سخت‌افزار قدیمی، دوربین ناکارآمد و نمایشگرهایی با حاشیه‌های قطور، سرفیس دوئو به‌اندازه‌ای کامل نیست که برچسب قیمتی اولیه‌ی ۱۴۰۰ دلاری و برچسب قیمتی ۳۰ میلیون تومانی فعلی‌اش در بازار ایران را برای کاربران عادی توجیه کند. اشتباه نکنید، ما هم مثل شما می‌دانیم که با محصول نسل‌اولی با ایده‌ای بکر طرف هستیم.

مهم نیست لپ‌تاپی با نمایشگر جدایی‌پذیر باشد یا تبلتی با قابلیت بدل‌شدن به لپ‌تاپ؛ نسل نخست از هر محصول نوآورانه، چالش‌ها و مشکلات بسیاری با خود به‌همراه دارد، سرفیس دوئو نیز از همین قاعده‌ی ناخوشایند پیروی می‌کند؛ اما آنچه درباره‌ی سرفیس دوئو آزارمان می‌دهد، رفتار متناقض مایکروسافت در قبال این محصول نسل‌اولی است. از پانوس پانای گرفته تا برد اسمیت، همه‌وهمه تا قبل از عرضه‌ی سرفیس دوئو، عکس‌هایی مملو از هیجان و شوق را از تجربه‌ی کاربری آن به‌اشتراک می‌گذاشتند؛ اما اکنون که بیش از ۹ ماه از عرضه می‌گذرد، سرفیس دوئو هنوز باگ‌های نرم‌افزاری روز اول را دارد و هنوز اندروید ۱۰ را اجرا می‌کند؛ درحالی‌که مدتی پیش در اخبار خواندیم، گلکسی A30، گوشی اقتصادی دو سال قبل سامسونگ در آستانه‌ی دریافت اندروید ۱۱ قرار دارد!

رفتارهای متناقض مایکروسافت حس تعهد و اطمینان را به کاربر نمی‌دهد. نمی‌دانیم که آیا سرفیس دوئو هم قرار است به برادران نگون‌بخت خود، در گورستان محصولات و سرویس‌های لغوشده‌ی ردموند بپیوندد یا چند ماه دیگر با محصولی موسوم به سرفیس دوئو ۲، سرفیس دوئو سری ایکس یا هر نام دیگری جایگزین می‌شود. سرفیس دوئو را ایده‌ای فوق‌العاده جذاب با پیاده‌سازی بد و پشتیبانی ضعیف می‌دانیم.

نویسنده

در مورد نویسنده این مطلب بیشتر بدانید

  • سِودا  بزرگمهر
    سِودا بزرگمهر
    از اعضای تیم زاجی مگ و از طرفداران دنیای دیجیتال
نظرات کاربران زاجیتال

نظر شما در مورد مطلب بالا چیست؟

    هنوز وارد نشده اید

    برای ارسال نظرات خود میبایست ابتدا وارد حساب کاربری خود بشوید و یا اگر هنوز ثبت نام نکرده اید در چند ثانیه ثبت نام کنید

    ورود به حساب کاربری